توسعه و دست یابی به اهداف قراردادهای طرح و ساخت در پروژه های کشور نیازمند استقرار ساختاری برای کنترل کیفیت کارها و انحصار نظارت و مداخله کارفرما بر آن است. با استقرار این چنین سیستمی می توان انتظار داشت که سهم مداخله و تغییرات حین کار کارفرمایان کاهش یافته، پیمانکار طراح سازنده بتواند ضمن تحویل باکیفیت تاسیسات بر اساس مشخصات عملکردی، سرعت اجرای پروژه را بالا برده، به قطعیت هزینه و زمان دست پیدا نماید
در این مقاله ضمن معرفی الزامات مراحل طراحی، ساخت و بهره برداری این تونلها و مزایا و معایب پیمانهای طرح و ساخت، بر اساس تجارب پروژ ههای تونل انتقال آب قمرود، انتقال آب از سد امیرکبیر به تهران و تونل نوسود نتایج روش مدیریت دو عاملی و سه عاملی مقایسه شده و راهکارهای بهینه سازی روشهای طرح و ساخت پیشنهاد شده است.