به تازگی جلد دوم کتاب “داستان توسعه در ایران” که به همت “گروه مهندسی خرد” تدوین و جمع اوری شده است، منتشر گردیده است. در این جلد که پس از استقبال از انتشار جلد اول (از سال ۱۲۲۷ تا ۱۳۵۷) منتشر گردیده است، به روند برنامه ریزی و توسعه پس از انقلاب از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۲ می پردازد.
کتاب “داستان توسعه در ایران” با ارائه نگاهی تاریخی به چگونگی شکل گیری نظام پیمانکاری و سیستم برنامه ریزی کشور، دیدگاه های جالب توجهی را به خواننده در مورد هویت و ساختارهای موجود نظام فنی و اجرائی کشور ارائه می دهد . آنچنان که نویسندگان مدعی شده اند، قصد آنها نگاهی اجمالی است به تاریخ سازندگی کشورمان در دوران معاصر با تمرکز بر سازندگان و آفرینندگان آن است.
داستان توسعه از صدرات امیرکبیر
با وجو انکه شاید این نقد به درستی به نویسندگان وارد باشد که توسعه را صرفا در محدوده تنگ ساخت و توسعه دارائی های فیزیک دیده اند و روبناها بویژه به جریانات اقتصادی و جنبه های اجتماعی توسعه توجه نکرده اند. ولی آنچه این کتاب را برای علاقه مندان توسعه در کشور با ارزش می نماید، روند های طراحی برنامه های توسعه و شکل گیری ساختارهای اجرائی مورد نیاز است.
روند های صورت گرفته برای تامین مالی طرح های بزرگ کشور مانند احداث راه اهن، تشکیل شرکت ها برای اجرای طرح های توسعه ای، ساختارهای ایجاد شده برای نظارت بر اجرای طرح ها، ورود شرکت های خارجی، سیاست گذاری توسعه صنایع کوچک و مونتاژ و ….. دغدغه هایی است که حتی امروز هم برای مدیران و برنامه ریزان توسعه چالش برانگیز می باشد. نگاهی به راه رفته در طی بیش از ۱۵۰ سال از زمان صدرات امیرکبیر تا به امروز درس های آموختنی زیادی برای مدیران کشور دارد.
در این کتاب به فراز و فرود طرح های صنعتی و توسعه ای آن ها در طول تاریخ مدن ایران می پردازد. به برنامه اول و دوم و سوم و چهارم و پنجم توسعه قبل از انقلاب ورود می کند. و طراحان و مجریان برنامه های توسعه کشور مانند ابتهاج، عبدالمجید مجیدی، فرمانفرمائیان و علینقی عالیخانی برنامه ها و خودسری های حاکم بر آن و ناامنی مسلط بر برنامه ها را مرور می کنند. برنامه های توسعه ای ششگانه پس از انقلاب و تحول نگاه دولت های جنگ، سازندگی، اصلاحات و مهرورزی را به مقوله توسعه نشان می دهد.
داستان توسعه پس از انقلاب
با مرور جلد دوم کتاب که به تحولات توسعه در پس از انقلاب پرداخته است. تاثیر تغییرات در سیاست ها و برنامه ها، در ناکامی ها و توسعه نیافتگی ها به خوبی درک می شود. انگار که هنوز نگاه واحدی در بین سیاست گذاران و مدیران کشور در مقوله توسعه وجود ندارد.
با خواندن این کتاب گویی تاریخچه ای از تحولات سازمان برنامه و بودجه و توانمندیها و کاستی های آن از مقابل دیدگانتان عبور می کند.
علاوه بر آنکه این افتراق به میزان بسیار بیشتری در روش ها و تعیین الویت ها مشاهده می گردد. دستکاری ها در سیستم های اقتصادی و تلاش برای بومی کردن و تطبیق برنامه ها با منافع گروه ها و جریانات، گاهی حتی موجب خارج شدن محتوا و باقیمانده یک شکل ظاهری شده است. آنچنان که حتی برخی مواقع تشخیص روش ها از روی اسم مرسوم آنها در نظام برنامه ریزی کشور بسیار دشوار می باشد!.
خواندن این کتاب را به تمام علاقه مندان توسعه و دغدغه مندان نظام برنامه ریزی کشور توصیه می کنم.
ثبت دیدگاه